Perdic | خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (366 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	object code U	خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	object code U	برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود
	that is i. to this purpose U	برای این مقصود مناسب یاکافی نیست
	source computer U	کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
	machines U	زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
	machined U	زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
	machine U	زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است
	fullwrite professional U	یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
	object module U	واحد مقصود ماژول مقصود
	object program U	برنامه مقصود
	target program U	برنامه مقصود
	object oriented programming U	برنامه نویسی مقصود گرا
	to what end? U	برای چه مقصود
	for the nonce U	برای مقصود فعلی
	dedicated U	کامپیوتری که فقط برای مقصود خاصی است
	areas U	بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
	area U	بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
	objecting U	برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
	object U	برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
	objects U	برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
	objected U	برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
	direct objects U	برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
	indirect objects U	برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
	metacompilation U	کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
	tabled U	لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
	tabling U	لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
	table U	لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
	tables U	لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
	wrming message U	پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
	modular U	بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
	statement U	دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
	statements U	دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
	cams U	استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
	cam U	استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
	backing U	رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
	significance U	مقصود
	indirect objects U	مقصود
	objective U	مقصود
	meaning U	مقصود
	point U	مقصود
	no offences was meant U	مقصود
	objectives U	مقصود
	object U	مقصود
	objects U	مقصود
	objected U	مقصود
	direct objects U	مقصود
	design U	مقصود
	designs U	مقصود
	innuendo U	مقصود
	innuendoes U	مقصود
	purposelessly U	مقصود
	innuendos U	مقصود
	meanings U	مقصود
	objecting U	مقصود
	objectless U	بی مقصود
	cross compiler U	کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
	inexpressive U	نرساننده مقصود
	purpose U	هدف مقصود
	object computer U	کامپیوتر مقصود
	purposes U	هدف مقصود
	purposes U	غرض مقصود
	purpose U	غرض مقصود
	object code U	دستورالعمل مقصود
	purposefully U	با داشتن مقصود
	target disk U	دیسک مقصود
	object machine U	ماشین مقصود
	sentiment U	نیت مقصود
	nonce U	مقصود فعلی
	he has an a. to grind U	مقصود دارد
	object language U	زبان مقصود
	misconstrue U	در فهمیدن مقصود
	object routin U	روال مقصود
	objective language U	زبان مقصود
	object module U	واحد مقصود
	misconstrues U	در فهمیدن مقصود
	target language U	زبان مقصود
	misconstruing U	در فهمیدن مقصود
	purposive U	متضمن مقصود
	idea U	مقصود معنی
	ideas U	مقصود معنی
	misconstrued U	در فهمیدن مقصود
	amphimictic U	مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد
	i misapprehended him U	مقصود او را درست نفهمیدم
	drifts U	مقصود جریان اهسته
	now what did you mean by it U	مقصود شماچه بود
	drifting U	مقصود جریان اهسته
	And exactly what do you mean by that ? U	مقصود ؟( درمقام اعتراض )
	propositions U	مقصود قیاس منطقی
	To achieve ones object ( aim ) . U	به مقصود خود رسیدن
	drifted U	مقصود جریان اهسته
	propositioned U	مقصود قیاس منطقی
	object deck U	دسته کارت مقصود
	proposition U	مقصود قیاس منطقی
	drift U	مقصود جریان اهسته
	propositioning U	مقصود قیاس منطقی
	pipeline U	اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
	pipelines U	اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
	images U	وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
	image U	وسیله تنظیم تایپ که میتواند کاغذ Postscript را پردازش کند و خروجی با ruolution بالا تولید کند
	do you see what i mean? U	ایا میفهمید مقصود من چیست
	what is the purpose of thislaw U	مقصود از این قانون چیست
	lad der U	وسیله پیشرفت یارسیدن به مقصود
	conversions U	1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
	conversion U	1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
	what do you meant U	مقصود شما چیست چه مراددارید چه می خواهید
	much little U	هنگامی که درجه کمتری مقصود باشد
	overstriking U	توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
	The moral point of this story is that… U	مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
	turnaround time U	زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
	pilot line operation U	کار تولید حداقل کالاهای نظامی فقط به منظور حفظ سیستم تولید
	IrDA U	روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
	diagnostics U	تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد
	precompiled code U	کد خروجی کامپایلر و آماده اجرا
	targetted U	حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
	targeted U	حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
	target U	حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
	targets U	حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
	targetting U	حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
	targeting U	حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
	presumptive instruction U	دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
	sampled U	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
	sample U	مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
	appliance computer U	سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
	feather-bedding U	مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
	feather bedding U	مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
	sector U	شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
	sectors U	شیاری که خطا دارد و برای ذخیره مناسب قابل استفاده نیست .
	pc write U	IB و کامپیوتر سازگار با ان برنامه مشهور پردازش کلمه برای PC
	dedicated U	کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست
	Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U	زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
	i/o U	پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود
	i/o U	که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
	control total U	جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
	primitive U	برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
	check plot U	یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
	mask U	یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
	masks U	یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
	circuits U	مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
	circuit U	مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد
	Perl U	برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید
	input/output U	فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
	generates U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	generate U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	generated U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	generating U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	effective U	آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
	adc U	وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
	dp U	پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
	photocomposition U	کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
	author language U	زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
	targetting U	برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
	target U	برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
	targetted U	برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
	targeting U	برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
	targets U	برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
	targeted U	برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
	analogues U	ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
	analogue U	ی که سیگنال ورودی آنالوگ را به حالت خروجی دیجیتال تبدیل میکند تا قابل فهم برای کامپیوتر شود
	telegenic U	دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
	mass production U	تولید ماشینی
	mechanical production U	تولید ماشینی
	queued U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queues U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queueing U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queue U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	macwrite U	برنامه کاربردی پردازش کلمه برای ریزکامپیوتر مک اینتاش که توسط شرکت کامپیوتری APPLE ساخته شده است
	declarative statement U	عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر
	postprocessor U	برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
	automation U	ماشینی شدن تولید
	source U	مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
	sql U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
	redirect U	حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
	redirecting U	حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
	redirects U	حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
	redirected U	حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
	structures U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structure U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	structuring U	زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
	intelligence U	1-توانایی پاسخ دادن . 2-توانایی وسیله برای اجرای و پردازش برنامه
	automation U	افزایش تولید در اثر ماشینی شدن
	compilations U	ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
	compilation U	ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
	cross reference generator U	بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
	machine address U	نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
	editing run U	در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
	mean U	مقصود داشتن هدف داشتن
	meaner U	مقصود داشتن هدف داشتن
	meanest U	مقصود داشتن هدف داشتن
	lisping U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
	lisp U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
	lisps U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
	lisped U	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
	compiler U	خصوصیتی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکند خطاها را پیدا کند
	cbasic U	یک کامپایلر مشهور زبان برنامه نویسی که بسیارسریعتر از مترجم BASIC میباشد
	overlaying U	فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
	overlays U	فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
	overlay U	فضای حافظه اصلی که برای ذخیره بخش قط عی از برنامه جاری قابل مدیریت است
	statement U	دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
	statements U	دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند
	style sheet U	الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
	main U	مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد